« صفحهِ اصلى | قبلى: 5 (پارانویا قسمت دوم) »
»
6 (پارانویا قسمت سوم)
«پارانویا قسمت سوم»
علل و عوامل موثر در بروز پارانویا و در کل اختلالات روانی در دیدگاه های مختلفی بررسی شده و عوامل مختلفی ارائه شده که به پاره ای از آنها اشاره خواهیم کرد:
دیدگاه زیست شناختی
این دیگاه آشفتگیهای بدنی را علت اختلال روانی میداند. بینظمی در ژنها ممکن است سبب ساز بعضی رفتارهای غیر انطباقی باشد. دیگر تعیین کننده زیست شناختی رفتار ، مغز و دستگاه عصبی است. آشفتگی در بخشهای معینی از مغز میتواند اختلالات روانی را موجب شود. دستگاه غدد و عملکرد آنها نیز میتواند در بروز این دسته از اختلالات سهیم باشد.
دیدگاه روانکاوی
این دیدگاه که افکار و هیجانات را علل مهم رفتار میدانند، در سبب شناسی اختلالات روانی به شناسایی افکار و هیجانات ناآشکار که مسبب اساسی اختلالات هستند، تاکید میکند. از این دیدگاه پنج سال اول زندگی از لحاظ رشد سالم شخصیت یا بروز اختلالات حائز اهمیت است.
دیدگاه یادگیری
این دیدگاه که بر اهمیت یادگیری تاکید دارد معتقد است اختلالات روانی با پیوندهای یادگیری قابل توضیح هستند. در این دیدگاه سرمشق گیری ، تقویت کنندههای مثبت و منفی و شرطی سازیها در بروز رفتارهای غیر عادی مورد استفاده قرار میگیرند.
دیدگاه شناختی
تمرکز دیدگاه شناختی بر شناخت فرد از محیط پیرامون خود متکی است. از این دیدگاه ناتوانی فرد در تشکیل شناختها و طرحوارههای مناسب از ارتباط خود با محیط مشکلاتی را برای او بوجود میآورد. از دیگر دیدگاههای رایج دیدگاههای انسان گرایی ، هستی گرایی و دیدگاه اجتماعی است. درمان این دسته از اختلالات به دو شیوه کلی دارو درمانی و روان درمانی تقسیم بندی میشود. دارو درمانی توسط روانپزشک و روان درمانی توسط روانشناس صورت میگیرد. دیدگاه روان شناس در سبب شناسی اختلالات روانی رویکرد درمانی او را تعیین خواهد کرد. با اینحال امروزه بندرت یک روان شناس خود را مقید به یک دیدگاه خاص میکند و معمولا از ترکیبی از این دیدگاهها کاربرد دارند.
ملاني كلن(Melanie Klein) كه يكي از پيشگامان روان درماني كودكان است، براي اولين مرتبه اظهاركرد كه حس خودآزاري كه يكي از علائم مشخصه پارانوياست تنها مربوط به بيماران روحي و رواني نميشود، بلكه از بدو تولد آن را ميتوان مشاهده كرد. نسبت به افراد و موقعيت آنان متفاوت است.
پینوشت: در روزگار جدید یعنی روزگاری که همین الان در جریان است دیگر دل ها به هم نزدیک نیستند دیگر انسانها یکدیگر را دوست ندارند و فقط دنبال استفاده از یکدیگر هستند اگر کسی به درد دیگران نخورد دور انداخته خواهد شد. . . به امید روزی که انسانها یاد بگیرند آدم باشند...
راستی یه خبر هم شنیدم در مورد سقوط هواپیمای حامل نیروهای سپاهی نمیخوام نظر خاصی در این موارد بدهم ولی نمیدونم چرا و تا کی باید به دلیل بی توجهی و فرسودگی و هزار تا دلیل فنی و غیر فنی دیگه شاهد جان باختن فرزندان ایرانمان باشیم. پس چه کسی جوابگوی ما خواهد بود. فقط با یک مراسم دفن و دو روز عزاداری باید همه چیز رو فراموش کرد ؟؟؟ جواب مادرانشان را من میدهم؟ تو میدهی؟به راستی که چرا؟
و یه خبر دیگه اینکه در مورد بیماری روانی پارانویا سعی میکنم در پست اینده همه چیزو بنویسم تا تموم بشه و بعد برم دنبال یه چیز دیگه ....
» تعداد نظرات: 0
نظرى نداريد؟
<< صفحهِ اصلی وبلاگ